کد مطلب:188752 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161

سفارش به عمر بن عبدالعزیز درباره ی عدل و انصاف
امام باقر (ع) از هر فرصت مناسب برای اصلاح فرمانروایان و رفتار آنان با امت اسلامی بهره ی لازم را می گرفت و از ارشاد و موعظه ی آنان در جهت منافع اسلام و مردم رویگردان نبود. البته معمولا شرارت و هواپرستی حكام مانع از پیدایش چنین فرصت هایی بود.

در میان خلفای معاصر آن حضرت، عمر بن عبدالعزیز در رعایت برخی اصول انسانی و پندشنوی، بهتر می نمود. هر چند او نیز در نهایت، حق ولایت معصومین (ع) را غصب كرده بود، ولی كینه و عداوتی كه پیشینیان و پسینیانش



[ صفحه 154]



نسبت به علویان داشتند، نداشت.

این روحیه، زمینه را برای امام باقر (ع) مساعد می كرد تا آن حضرت به منظور امر به معروف و نهی از منكر، به او هشدار دهد و تذكرهای لازم را ارائه كند.

در سفری كه عمر بن عبدالعزیز به مدینه داشت، به او خبر دادند كه محمد بن علی؛ یعنی امام باقر (ع) آمده است تا او را ملاقات كند.

عمر بن عبدالعزیز برای ملاقات آن حضرت اظهار آمادگی كرد.

امام باقر (ع) به مجلس وی وارد شد. پس از گفتگوهایی، چون شرایط موعظه مهیا گشت رو به عمر بن عبدالعزیز كرد و فرمود:

ای عمر! دنیا بازاری از بازارها است كه گروهی با سود و منفعت از آن خارج می شوند و گروهی دیگر با زیان و خسارت آن را ترك می گویند. [1] .

گروهی از مردم كه اكنون سرای دنیا را ترك گفته اند، روزگاری چون ما و در شرایط ما بودند، ولی مغرور دنیا شدند، تا این كه مرگ بر سر آنان سایه افكند، در حالی دنیا را ترك گفتند كه ملامت می شدند؛ زیرا از آن چه دوست می داشتند، برای آخرت خویش ذخیره نساختند و از آنچه نگران و منزجر بودند خود را مصونیت نبخشیدند. دستاوردها، ثروت و ذخایر آنان را دیگران میان خود تقسیم كردند، بی آن كه یادی از گردآورنده ی آن بكنند و وی را بستایند! (آری این گروه) به سوی خداوندی رهسپار شدند كه عذر و بهانه تراشی های ایشان را نمی پذیرد.

اكنون - به خدا سوگند - سزاوار است كه ما در رفتار پیشینیان بیندیشیم، ارزش هایی را كه انجام داده و ما به حال آنان غبطه می خوریم و آرزو می كنیم ای كاش ما هم مانند آن ها بودیم، در برنامه ی زندگی خود جای داده و بدان ها عمل كنیم. و كارهایی را كه آنان انجام داده و ما آن ها را ضد ارزش و مایه ی گرفتاری ایشان می شناسیم، از برنامه ی زندگی خود حذف كرده و از آن اجتناب ورزیم. [2] .



[ صفحه 155]



در بخش دیگری از سفارش ها، امام باقر (ع) می فرماید:

پس تو (ای عمر بن عبدالعزیز كه اكنون حاكم بر مردمی) خدا را در نظر بگیر و تقوا داشته باش! دو چیز را در قلبت بگنجان!

ببین، هنگام ملاقات پروردگار، دوست داری چه چیزی همراه تو باشد، همان را برای آخرتت، پیش فرست.

و ببین، از همراه داشتن چه چیزی در پیشگاه خداوند، ناخشنود خواهی بود، سعی كن آن چیزها را پیش نفرستی و به جای آن ذخایری ارزشمند تدارك ببینی.

در پی كالایی نباش كه قبل از تو دیگران آن را به دست آوردند، اما بهره ای از آن نبردند و سودی از آن ندیدند! گمان نكن آنچه برای دیگران كسادی می آورد، برای تو رواج پدید آرد!

ای عمر بن عبدالعزیز! تقوای الهی داشته باش (از مخالفت با دستورهای خداوند، خویش را دور بدار).

درها را بر روی مردم باز نگه دار و حجاب ها و موانع را از پیش پای مردم بردار تا به راحتی با تو تماس بگیرند.

ستمدیدگان را یاری ده و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردان.

سپس امام باقر (ع) چنین ادامه داد:

هر كس از سه ویژگی برخوردار باشد، ایمانش به خداوند كامل خواهد بود.

عمر بن عبدالعزیز تا این عبارت را شنید دو زانو نشست و گفت آن ویژگی ها كدامند؟

امام فرمود: آری ای عمر! آن ویژگی ها عبارتند از این كه:

هرگاه انسان از زندگی راضی و سرخوش بود، شادمانی ها او را به مسیر باطل نكشاند.

و هنگامی كه خشمگین گردید، خشم او را از مسیر حق بیرون نسازد.

و هنگامی كه قدرتی در اختیار گرفت، به حقوق دیگران دست درازی نكند.



[ صفحه 156]



این سخنان، آن چنان عمر بن عبدالعزیز را تحت تأثیر قرار داد كه تصمیم گرفت حق غصب شده ی اهل بیت؛ یعنی فدك را دوباره به ایشان بازگرداند، همان جا دوات و كاغذ طلبید و فرمان استرداد فدك را به اهل بیت، صادر كرد. [3] .

در روایت دیگری چنین آمده است:

عمر بن عبدالعزیز از امام باقر (ع) خواست تا او را به ارزش ها توصیه و سفارش كند.

امام فرمود: سفارش من به تو این است كه فرزندان و كودكان جامعه ی اسلامی را فرزندان خودت بدانی، میانسالانشان را برادران خویش به حساب آوری و پیران و كهنسالانشان را پدر خویش بشماری. پس با فرزندت مهربان باش و با برادرت رابطه ی مودت را پاس بدار و با پدرت به نیكی و شایستگی رفتار كن. چون به كار شایسته ای اقدام كردی بر آن پایدار بمان و آن را ادامه ده. [4] .


[1] يا عمر! انما الدنيا سوق من الاسواق، منها خرج قوم بما ينفعهم و منها خرجوا بما يضرهم. بحار 46 / 326.

[2] ... و كم من قوم قد غرتهم بمثل الذي اصبحنا فيه، حتي اتاهم الموت فاستوعبوا، فخرجوا من الدنيا ملومين لمالم يأخذوا لما احبوا من الآخرة عدة، و لا مما كرهوا جنة، قسم ما جمعوا من لا يحمدهم، و صاروا الي من لا يعذرهم، فنحن والله محقوقون، أن ننظر الي تلك الاعمال التي كنا نغبطهم بها، فنوافقهم فيها، و ننظر الي تلك الاعمال التي كنا نتخوف عليهم منها، فنكف عنها. بحار 46 / 326.

[3] فاتق الله و اجعل في قلبك اثنتين، تنظر الذي تحب ان يكون معك اذا قدمت علي ربك فقدمه بين يديك، و تنظر الذي تكرهه ان يكون معك اذا قدمت علي ربك فابتغ به البدل، و لا تذهبن الي سلعة قد بارت علي من كان قبلك، ترجو ان تجوز عنك، و اتق الله يا عمر و افتح الأبواب، و سهل الحجاب، و انصر المظلوم و رد المظالم، ثم قال: ثلاث من كن فيه استكمل الايمان بالله، فجثا عمر علي ركبيته و قال: ايه يا اهل بيت النبوة فقال: نعم يا عمر، من اذا رضي لم يدخله رضاه في الباطل، و اذا غضب لم يخرجه غضبه من الحق، و من اذا قدر لم يتناول ما ليس له فدعا عمر بدواة و قرطاس و كتب: بسم الله الرحمن الرحيم هذا ما رد عمر بن عبدالعزيز ظلامة محمد بن علي (ع)، فدك. خصال، باب الثلاثة 118.

[4] اوصيك ان تتخذ صغير المسلمين ولدا، و اوسطهم اخا، و كبيرهم ابا، فارحم ولدك، وصل اخاك، و بر اباك، و اذا صنعت معروفا فربه (ادمه) ائمتنا 1 / 360؛ المدخل الي موسوعة العتبات المقدسة 202.